هر جامعهای در روند روبهرشد خود در جهت تامین نیازهایش به تمام اجزای توسعه توجه دارد. توسعهای که در فرهنگ دینی ما از آن یاد میشود شامل توسعه اقتصادی، توسعه فرهنگی و توسعه سیاسی است. معمولاً هر وقت از توسعه در یک جامعه نام برده میشود آنچه به ذهن متبادر میگردد توسعه در بخشهای عمرانی و اقتصادی و حداکثر سیاسی است و معمولاً مقوله فرهنگ مورد غفلت قرار گرفته و به رابطه فرهنگ با ابعاد دیگر توسعه توجهی نمیشود.
در نگاه توسعهای به کشور ما بعد از انقلاب اسلامی و هشت سال دفاع مقدس،رویارویی فرهنگایرانی اسلامیبا فرهنگ سکولار غرب،تضادهای زیادی را در فرهنگ عمومیکشور به وجود آورده و همواره بعد از انقلاب خلأ تدوین تئوری توسعه پایدار با محوریت فرهنگ دینی مشهود است.
فرهنگ از زیربنایی ترین بخشهای هر جامعه است فرهنگ واسطه تمدن و اندیشه در جوامع بشری میباشد. به طوری که اندیشه، زیربنای فرهنگ و فرهنگ زیربنای تمدن میباشد. فرهنگ هر جامعهای از اندیشه و نیروی تفکر در آن جامعه مدد گرفته و به تمدن به عنوان روبنای خود مدد میرساند. البتهاین سخن به معنایاین نیست که رابطه میان اندیشه و فرهنگ، رابطهای یک سویه است میتوان گفت رابطهای قویمیان اندیشه و فرهنگ وجود دارد. هر چند در تحلیل نهاییاین اندیشه است که خصلت تعیین کنندگی دارد. ولی به هر حال رابطهای دو سویه بین فرهنگ و اندیشه وجود دارد و فرهنگ و اندیشه از یکدیگر تاثیر پذیرفته و بر همدیگر تاثیر میگذارند. همین جایگاه واسطه فرهنگ در بین اندیشه و تمدن نشان از اهمیتاین پدیده در زندگی اجتماعی انسانها دارد. دقیقا به دلیل چنین جایگاهی است که در جوامع انسانی برای فرهنگ اهمیت شایانی قائل هستند و در دنیای کنونی مسائلی مانند مدیریت فرهنگی، برنامه ریزی فرهنگی و توسعه فرهنگی و اخیرا مهندسی فرهنگی اهمیت زیادی پیدا کرده است.
مهندسی فرهنگی به معنای تنظیم بهینه روابط بین ابعاد، عناصر و مولفههای گوناگون فرهنگ میباشد.ایده مهندسیفرهنگ و مهندسیفرهنگی در هندسه اندیشه متفکران بزرگ به فرهنگها و تمدنهای بشری خصلتی ویژه میبخشد. به عبارت دیگر بخش عمدهای از تفاوتهای میان جوامع بشری به نوع مهندسی فرهنگی آنها بر میگردد.
اما پیوست فرهنگی در راستای مهندسی فرهنگ، مهندسی فرهنگی و مدیریت فرهنگی حامل پیام ویژهای برای عملیاتی کردنایدهها،سیاست و برنامههای فرهنگی در فضای عمل اجتماعی است.
چشمانداز توسعه پایدار مبتنی بر فرهنگ دینی با قابلیتهای بسیار بالای آنایجاب میکند که از هم اکنون برنامه توسعه متوازن و همه جانبه اجتماعی با محوریت فرهنگ در طرحهای بلند مدت، میان مدت و کوتاه مدت مورد توجه مسئولین سطوح مختلف نظام مقدس جمهوری اسلامی قرار گیرد.
عدم توجه به روند متناسب سازی فعالیتهای جاری در ابعاد سیاسی، فرهنگی و اقتصادی کشور با اهداف و محوریت بخشیدن به فرهنگ دینی باعث رشد نامتوازن و از دست رفتن زمان به عنوان مهمترین سرمایه غیر قابل برگشت برای جبران نابسامانیها خواهد بود.
با توجه به قابلیتهای کشورایران به عنوان یک کشور دین محور قبل از ظهور نابسامانی و بحرانهای ناشی از رشد نامتوازن، انجام مطالعات دراین زمینه ضروری است. طرح مطالعات پیوست فرهنگی در راستای هماهنگی توسعه های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی با محوریت فرهنگ غنی اسلامی میباشد.
تجارب اجرای برنامههای توسعه در کشورهای مختلف جهان خصوصا کشورهای اسلامی نشان میدهد که عدم توجه به ابعاد رابطه صحیح بین قطبهای توسعه با فرهنگ، علاوه بر آنکه میزان رشد کمی و کیفی رشد ملی را محدود میسازد، در بلند مدت به دلیل توسعه نامتوازن باشد ایجاد عوارض منفی و بحرانهای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی میگردد.
نارسایی تمامی ابعاد رشد و توسعه اجتماعی و کیفیت تاثیرپذیری و تاثیرگذاری این ابعاد بر همدیگر از آن جهت اهمیت دارد که با درک صحیح از مسائل توسعه میتوان با اقداماتی آگاهانه در مرحله اول از خسارات احتمالی جلوگیری نمود و در مرحله دوم راهبردهای سازگار و برخواسته از فرهنگ خودی را طراحی و در برنامه توسعه ساری و جاری کرد.
کشورهای در حال توسعه غالبا مراحل اولیه جهش به سوی توسعه را با تحرک شدید اقتصادی شروع میکنند و به همین دلیل عمده توجه مسئولین به هدایتهای کاربردی با گرایش صرفاً اقتصادی معطوف میگردد. این امر کاملا طبیعی است زیرا شدت تغییرات و جهشهای توسعه به قدری سریع است که در مراحل اولیه، فرصتی برای مطالعات بلند مدت در مورد شناسایی تحولات آتی باقی نمی ماند. اما پس از مدت زمانی که از اجرای طرحها میگذرد، ضرورت شناخت تحولات ناشی از آثار و پیامدهای توسعه خود را می نمایاند. در چشم انداز 20 ساله کشور که پس از قریب به 2 دهه در ایران تنظیم شده است می خوانیم:
»توسعه یافته با جایگاه اول اقتصادی، علمی فناوری در سطح منطقه، با هویت اسلامی و انقلابی، الهامبخش در جهان اسلام و با تعامل سازنده و موثر در روابط بین الملل».
به همین دلیل نظام جمهوری اسلامی با اجرای طرحهای جهش و تحرک شدید اقتصادی در سالهای اخیر و برنامههای توسعه آن در زمینههای مختلف از رشد و توسعه بسیار بالایی برخوردار شده است از جمله صنایع نفت و گاز، ICT، انرژی هستهای، آموزش، کشاورزی، پزشکی و ... لذا شناسایی تحولات آتی و محورهای تغییرات عمده ای که اجرای این طرحها در منطقه و جهان ایجاد خواهد کرد، در این مقطع زمانی کاملا ضروری است. بدین ترتیب هدف نهایی طرح پیوست فرهنگی امکان مدیریت بر تحولات آتی منطقهای در راستای تحقق اهداف استراتژیک توسعه فرهنگی آن می باشد.
محسن دالوند -کارشناس فرهنگی